وفاق بود یا چماق؟!

جوان آنلاین: بسیاری از اصلاح‌طلبان با وفاق از همان ابتدای شکل‌گیری دولت چهاردهم مشکل داشتند. آنها تاب این را نداشتند که همه پست‌های دولتی سهم اصلاح‌طلبانی که آنها می‌گویند، نباشد و در مسیر این سهم‌خواهی بار‌ها علیه وفاق نوشتند یا صراحتاً از منصوبین پزشکیان انتقاد کردند. در ادامه هم تلاش کردند این وفاق را مدام به رخ رقبا بکشند. حالا که کار دولت به طور جدی شروع شد و از روز‌های آغازین گذشته‌ایم، گویا قرار است وفاق ابزار اعمال فشاری بر سر همه منتقدان باشد و حتی حق قانونی نمایندگان مجلس برای استفاده از ابزار قانونی خود برای نظارت بر دولت را زیر سؤال ببرد. 
روز یک‌شنبه «یک فوریت» لایحه دولت برای تغییر بخشی از قانون انتصاب اشخاص در مشاغل حساس در صحن علنی مجلس بررسی شد. موافق و مخالف و نماینده دولت صحبت کردند. نظر دولت به رأی گذاشته شد و رأی نیاورد. برای گزارش این اتفاق، روزنامه سازندگی تیتر «پشت پا به وفاق» را انتخاب کرده و نوشته است: «آنچه در مجلس و هنگام بررسی فوریت لایحه "اصلاح قانون انتصاب اشخاص در مشاغل حساس" رخ داد عملاً یک نه بزرگ به رئیس‌جمهور و هواداران او بود... اکثریت مجلس به طرحی که بوی وفاق و همراهی با دولت را داشت، پشت کردند و خواسته حداقلی دولت را نادیده گرفتند.»
یکی از نمایندگان مخالف این فوریت، به اینکه دولت برای «یک نفر» یعنی برای «آقای ظریف» لایحه به مجلس آورده انتقاد کرد و رأی دادن به چنین لایحه‌ای را «یک بدعت» نامید و گفت که انتظار از دولت این بود که برای موضوع ارز و گاز و برق لایحه بیاورد!
سازندگی در ادامه درباره حضور ظریف در دولت نوشته تا معلوم شود حرف نماینده مخالف بیراه هم نبوده و همه ماجرا به خاطر ظریف است: «مخالفت با این لایحه بار دیگر نشان داد که تلاش پایداری‌ها برای برکناری محمدجواد ظریف از مجموعه دولت و خاصه معاونت راهبردی رئیس‌جمهور همچنان ادامه دارد. آنها در واقع در حال انتقام گرفتن از ظریف هستند، زیرا او عامل بسیار مؤثری در پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری بود. پزشکیان نیز واقف به این امر است و در این مدت نیز تلاش کرد از ظرفیت‌های ظریف بیش از پیش استفاده کند.»


تلاش پایداری‌ها برای برکناری ظریف؟! از مجموع ۲۵۶ نماینده حاضر در هنگام بررسی لایحه ۲۰۷ رأی مخالف و فقط ۳۸ رأی موافق نظر دولت رأی داده‌اند. چطور می‌شود همه این آمار را منتسب به یک حزب دانست؟
قصه انتقام از ظریف به خاطر نقش‌آفرینی او در انتخابات هم خیلی کودکانه و مبتذل است. ظریف به خاطر قانون «نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» نمی‌تواند در دولت حضور داشته باشد و این قانون مصوب پاییز ۴۰۱ است و در سال دوم دولت شهید رئیسی است و برای محمدجواد ظریف تصویب نشده است. در بند الف ماده ۲ این قانون گفته شده که انتصاب «کسانی که خود، فرزندان یا همسر ایشان تابعیت مضاعف دارند» در مشاغل حساس ممنوع است. ظریف یا هر فرد دیگر هم بالاتر از قانون نیست و همه باید به قانون تن دهند. اصرار نمایندگان مجلس بر اجرای قانون نباید به «پشت‌پا به وفاق» تعبیر شود. اگر هم قرار است اختلاف نظرات ظریف و منتقدانش دلیل این اصرار دانسته شود، ربطی به انتخابات ندارد. مواضع و عملکرد ظریف معترضان و منتقدان جدی در ایران دارد و با یک جست‌وجوی مجازی ساده می‌توان سابقه چند دهه‌ای آن را پیدا کرد. تقلیل چنین اختلاف نظرات عمیقی به یک فعالیت انتخاباتی خیلی از واقعیت فضای سیاسی کشور دور است. 
سازندگی در ادامه نوشته: «چنین روندی از سوی بهارستانی‌ها درحالی اتفاق افتاد که دولت پزشکیان پس از روی کار آمدن به طور جد هم به دنبال وفاق با اصولگرایان بود و هم تلاش می‌کرد جمع بسیاری از اقوام و اقلیت‌ها و جوانان و زنان را در دولت مشارکت دهد. اما مجلس نشان داد که وفاق اگر به سود اصولگرایان و آنها باشد، همراهی می‌کنند، اما اگر به سود دولت باشد به دولت نه می‌گویند. این وفاق یک‌طرفه طبعاً نمی‌تواند مثمرثمر باشد.»
در واقع از نگاه اصلاح‌طلبان تندرو، وفاق یعنی هر چه دولت می‌گوید و می‌خواهد نمایندگان مجلس بگویند چشم و «نه» نیاورند و دولت هیچ مخالفی نداشته باشد! آنچه تندرو‌ها از وفاق دولت پزشکیان ساخته‌اند، در واقع چماقی بر سر همه کسانی است که در یک جایی با دولت پزشکیان مخالف باشند.