تغییر مبلمان شهری چاره آلودگی هوای تهران

جوان آنلاین: هوا آلوده و نفس کشیدن سخت شده‌است. هنوز دومین ماه از فصل پاییز تمام نشده که شاخص هوای تهران، کرج، اراک، اصفهان و اهواز روی رنگ نارنجی، یعنی ناسالم برای گروه‌های حساس قرار گرفته‌است. بیشتر آلودگی‌ها، اما مربوط به تهران و کرج است. گفته می‌شود شاید مدارس تعطیل شود و آموزش‌ها به صورت مجازی ادامه پیدا کند. امسال، همانند سال‌های گذشته، همه، چشم انتظار باران و برف مانده‌اند تا بلکه نزولات جوی آنها را از این هوای آلوده نجات دهد! چراکه حتی توقف مازوت‌سوزی در سه نیروگاه کشور هم نتوانسته این آسمان خاکستری را آبی کند. دیگر عمده مردم به این باور رسیده‌اند که این هوای آلوده، میهمان همیشگی آسمان شهرشان در روز‌های سرد سال است. برخی سرفه می‌کنند و برخی دیگر از شدت آلودگی هوا، رنگ چشمانشان قرمز شده‌است. عده‌ای می‌پرسند مگر بودجه و هزینه‌های زیادی صرف رفع معضل آلودگی هوا نمی‌شود، پس چرا این معضل همچنان پابرجاست و از میزان آن کاسته نشده‌است؟! اصلاً تا کی قرار است این مه خاکستری برای همیشه روی آسمان شهر باشد و سلامت مردم را به خطر بیندازد؟ در همین رابطه «جوان» با محمد درویش، کارشناس محیط‌زیست گفتگو کرده و راهکار پاک شدن هوا در کمترین زمان ممکن را جویا شده‌است.  شاهد آن هستیم که حتی توقف مازوت‌سوزی هم نتوانسته هوای شهر‌ها را پاک کند. شما مهم‌ترین دلیل آلودگی هوا در شهر‌های مختلف را چه می‌دانید؟ یکی از مؤلفه‌های آلودگی هوا، سوخت مازوت نیروگاه‌های حرارتی است، اما این فقط یکی از مؤلفه‌هاست که در برخی از شهر‌هایی که تجمع واحد‌های صنعتی ثابت دارند، مثل اراک، اصفهان، اردکان و یزد خود را بیشتر نشان می‌دهد. در کلانشهر‌هایی مثل تهران، مشهد و تبریز، مهم‌ترین عامل آلاینده هوا تلفیقی از واحد‌های آلاینده متحرک و ثابت هستند. پژوهشی که مثلاً شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران انجام داده، نشان می‌دهد که بیش از ۸۰ درصد بار آلودگی گاز‌های سمی را این وسایل آلاینده متحرک بر دوش می‌کشند و در مورد ذرات کوچک‌تر از ۱۰ میکرون هم ۶۰ درصد مسئولیت آن به وسایل متحرک مرتبط است و ۴۰ درصد به واحد‌های آلاینده ثابت مثل فرودگاه‌ها و واحد‌های صنعتی، فعالیت‌های معدنی و کارخانجات ارتباط دارد.  بنا به گزارش وب‌سایت IQAIR که به وضعیت آلودگی شهر‌های جهان نظارت می‌کند تهران پس از لاهور، دهلی و لاکا در رتبه چهارم آلوده‌ترین شهر‌های جهان قرار دارد. به نظر شما کدام یکی از این مؤلفه‌هایی که بدان اشاره کردید، بیشترین تأثیر را روی آلودگی هوای تهران دارد؟ تهران بالاترین اثرپذیری را از سفر‌های درون‌شهری خود دارد که روزانه به ۲۷ میلیون سفر می‌رسد. به دلیل اینکه تهران مرکز سیاسی کشور است، تعداد سفر‌های بیشتری به این شهر انجام می‌شود و هواپیما‌های بیشتری در آن تردد دارند که اینها بر بار آلودگی تهران اضافه می‌کنند. در این شهر همچنین اغلب روز‌ها سرعت باد کمتر از ۵ متر در ثانیه است، وقتی در شهری سرعت باد کمتر از ۵ متر بر ثانیه باشد، یعنی به شدت در برابر آلودگی هوا آسیب‌پذیر می‌شود.  بهترین کاری که باید در جهت رفع آلودگی هوای تهران و دیگر کلانشهر‌ها انجام داد، چیست؟ بهترین کاری که می‌توان برای شهری مثل تهران و سایر کلانشهر‌ها انجام داد، تغییر مدل و مبلمان شهری است؛ به شکلی که شهروندان مجبور نباشند از وسایل حمل‌ونقل موتوری با سوخت فسیلی استفاده کنند. شهرداری تهران باید تمام تلاش و هم و غم خود را برای گسترش مترو، بی‌آرتی و اتوبوس‌های برقی، ایجاد مسیر‌های ایمن برای دوچرخه‌سواری، تقویت دوچرخه‌های اشتراکی و ایجاد مسیر‌های جذاب برای پیاده‌رو‌ها یا مسیر‌هایی برای اسکوتر‌ها به کار گیرد، اما متأسفانه این اقدامات در اولویت قرار ندارد، چراکه ایران به عنوان یکی از معدود کشور‌هایی است که حجم سرمایه‌گذاری‌اش برای گسترش حمل‌ونقل عمومی نسبت به ۱۵ سال گذشته کاهش یافته و در عوض، بیشتر به ارائه تسهیلات برای خرید خودرو‌های شخصی بها داده شده‌است. تقریباً در دنیا چنین وضعیتی دیده نمی‌شود و این رویه در پیش گرفته شده، فاجعه است؛ فاجعه‌ای که باعث بروز بن‌بست‌های ترافیکی در کلانشهر‌ها شده که نتیجه آن، افزایش بار آلودگی آلایندگی و ترافیک است. متأسفانه در شهرداری‌ها با ادبیات عجیبی روبه‌رو هستیم، ادبیاتی که سرمایه‌گذاری برای ایجاد مسیر‌های ایمن دوچرخه‌سواری را به عنوان یک کار فانتزی تلقی می‌کند، مدیران شهری می‌گویند این کار غلط است و نباید انجام شود. در صورتی که در شهر‌هایی مثل نیومکزیکو، قاهره و بوگوتا که از نظر رشد جی‌دی‌پی مثل ما هستند تا شهر‌های توسعه‌یافته دنیا مثل آمستردام و نیویورک، شهر‌های یخبندانی مثل اسلو و نروژ که شرایط آب و هوایی بدتری نسبت به ایران دارند، تمام دولت‌ها روی مسیر‌های ایمن مثل دوچرخه‌سواری کار کردند. در شهری مثل بارسلون یا سانفرانسیسکو، دوچرخه‌های اشتراکی ترویج می‌شود و شهرشان را با این راهکار ساده نجات داده‌اند. ما متأسفانه، حتی برنامه‌های ترویج دوچرخه‌سواری که شهرداران قبلی تأیید کرده‌بودند و قرار بود مسیر سفر با دوچرخه از ۵ /۰ درصد به ۵ /۱ درصد افزایش پیدا کند هم تعلیق کردیم. حتی مسیر‌های ایمن دوچرخه‌سواری که در یک دوره ایجاد شده‌بود هم جمع‌آوری و برچیده شده‌است! این مسائل باعث می‌شود که چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای وجود نداشته‌باشد که بگوییم چند سال صبر می‌کنیم تا وضعیت آلودگی هوا بهتر شود و این بر خشم و نارضایتی شهروندان اضافه خواهد کرد.  بودجه حمل‌و‌نقل عمومی پایتخت در سال ۱۴۰۲ افزایش ۱۰۳ درصدی نسبت به سال ۱۴۰۱ داشت تا وضعیت حمل‌ونقل عمومی را بهبود بخشد، اما به نظر می‌رسد آنطور که باید و شاید کارساز نشده‌است. البته نمی‌توان منکر نگارش قرارداد‌هایی شد که در داخل و خارج از کشور نوشته شده تا وضعیت را بهبود بخشد، اما همه اینها فعلاً روی کاغذ انجام شده و تا عمل فاصله زیادی دارد. به نظر شما کجای راه را اشتباه رفته‌ایم؟ مشکل اصلی، فهم مدیریت شهری است. ترافیک تهران کشنده است؛ هر سال، مدت زمان توقف در ترافیک نسبت به سال قبل بیشتر می‌شود و آلودگی ناشی از سوخت این خودرو‌ها نیز افزایش می‌یابد. اگر آمار‌هایی که شرکت کنترل هوا منتشر کرده را از سال ۱۳۹۶ که قانون هوای پاک تصویب شده تا به امروز بررسی کنید، می‌بینید عمدتاً روز‌های ناسالم افزایش یافته است. حالا هر کسی در این زمینه می‌تواند ادعایی داشته باشد، اما آنچه را ما به عینه می‌بینیم، نمی‌توان انکار کرد. شاهد آن هستیم که شهروندان باید ساعت‌ها منتظر بمانند تا یک اتوبوس بیاید، تازه اگر اتوبوس جا داشته باشد و بتوانند سوار آن شوند! از طرفی در ساعات اوج تراکم مترو، مردم نمی‌توانند داخل واگن‌ها نفس بکشند، زیرا تراکم جمعیت بالاست. متأسفانه مدل‌های جایگزینی هم برای اینها وجود ندارد. از سوی دیگر، من و خانواده‌ام نمی‌توانیم با اطمینان با دوچرخه در شهر تردد کنیم، چون شهرداری هیچ زیرساختی و هیچ مسیر ایمنی را برای دوچرخه‌سوار ایجاد نکرده‌است. بچه‌هایمان نمی‌توانند با دوچرخه یا پیاده به مدرسه بروند، چون امنیت لازم برایشان مهیا نشده‌است. متأسفانه در این حوزه‌ها که نیاز به سرمایه‌گذاری کمتری وجود دارد، شهرداری‌ها عملاً کاری انجام نداده‌اند. برعکس می‌بینیم که شهرداری به نهضت آسفالت خود افتخار می‌کند و در حالی که پارکینگ طبقاتی ایجاد می‌کنند، همچنان به خودرومحوری، بیشتر از قبل چراغ سبز نشان می‌دهند. مدیران شهر مدام دنبال این هستند که اتوبان و پل‌های بیشتری بسازند. آنها صحبت از این می‌کنند که بزرگراه یادگار امام را ادامه بدهند! در صورتی که هرچقدر پل‌ها، تونل‌ها و گذرگاه‌ها ساخته شود، این پیام را به شهروندان می‌دهند که «شهر آماده پارکینگ بزرگ‌تری است، پس با خودرو‌های شخصی خود بیایید و اسیر شوید!» متأسفانه فهم مدیریت شهری سال‌هاست در دنیا تغییر کرده، اما عمده مدیران ما از غار کهف بیرون آمده‌اند و هنوز متوجه این تغییر نیستند. گاهی من و دیگر کارشناسان، ساعت‌ها برای برخی از مسئولان توضیح می‌دهیم که باید به دنبال تغییر مبلمان شهری باشیم، نه افزایش شرایط خودرو‌محوری، اما متأسفانه گوش کسی بدهکار نیست.  در کنار این ها، سوخت نتوانسته از یورو ۴ بالاتر بیاید، کیفیت خودرو‌ها کاهش یافته و گویی سن فرسودگی خودرو‌ها را سازمان محیط‌زیست به کلی به فراموشی سپرده‌است! موضوعی که باعث می‌شود شدت آلایندگی حتی به نسبت میانگین هم افزایش داشته باشد. علاوه بر آن آبخوان‌های اطراف شهر‌ها در حال خشک‌شدن است و این موجب افزایش ذرات کوچک‌تر از ۲ میکرون و ۱۰ میکرون در فضای شهری می‌شود. انگار همه چیز دست به دست هم داده تا نه‌تن‌ها آلودگی شهر کمتر نشود، بلکه سال به سال بر شدت آن اضافه گردد.  تصور کنید به شما مسئولیتی مهم در جهت رفع معضل آلودگی هوا داده‌اند و به شما می‌گویند سریع‌ترین و مهم‌ترین کار‌ها را برای حل این معضل انجام دهید، شما چه کار می‌کنید؟ اول از همه تلاش می‌کردم تا رفتار خودم را تغییر بدهم تا مردم به جای شنیدن حرف‌های قشنگ بدون عمل، ببینند که من سوار مترو و بی‌آر‌تی می‌شوم و در برخی از مسیر‌ها نیز با دوچرخه تردد می‌کنم. بعد از آن همه کارمندان شهرداری را که ۶۵ هزار نفر هستند، مجاب می‌کردم تا آنها هم همین کار را کنند، در این زمینه تمهیدات تشویقی ایجاد می‌کردم و از همه مسئولان می‌خواستم این تغییر را در رفتار خود داشته‌باشند تا مردم احساس کنند یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی این نیست که سوار خودروی آخرین مدل شوند و در خیابان‌ها ویراژ بدهند، بلکه باید از خودروی شخصی پایین بیایند و از مسیر‌های حمل و نقل عمومی استفاده کنند. یکی دیگر از کارهایم هم این بود که سراغ طرح دوچرخه‌های اشتراکی بروم، طرحی که الان ناقص مانده را حتماً کاملش می‌کردم. با همان بودجه‌ای که قرار است صرف ادامه دادن بزرگراه یادگار امام شود، می‌توان در کل تهران زیرساخت مسیر‌های دوچرخه سواری را فراهم کرد. این یعنی با یک تیر چند نشان زدن، چراکه هم ترافیک کم می‌شود، هم آلودگی هوا کاهش می‌یابد و هم ابزاری برای مردم فراهم می‌شود که دچار کم‌تحرکی نباشند. فقط در تهران سالانه ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه برای درمان دیابت، کبد چرب، سکته‌های قلبی و فشار خون می‌شود. شهرداری می‌تواند با همکاری وزارت بهداشت، وزارت جوانان و ورزش، سازمان حفاظت محیط‌زیست و سازمان منابع طبیعی، خدماتی را ارائه کند. هر اقدامی که شهرداری تهران انجام دهد، چه بخواهد و چه نخواهد، مورد تأثیر در دیگر کلانشهر‌ها قرار می‌گیرد. پس باید با دقت و اهتمام بیشتری عمل کرد.  در مورد طرح دوچرخه‌سواری تاکنون انتقاداتی وجود داشته و دارد، مثلاً اینکه به دلیل شیب‌های تند در تهران و وجود آلودگی هوا، نمی‌توان طرح دوچرخه‌سواری را توسعه داد. نظر شما در رابطه با این انتقادات چیست؟ مطابق پژوهش‌هایی که شرکت حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری تهران انجام داده، ۷۰ درصد معابر تهران شیبی کمتر از ۵ درصد دارند و در آنها به راحتی می‌شود دوچرخه‌سواری کرد. در ۳۰ درصد دیگر که معمولاً مناطق شمالی شهر هستند، باید دوچرخه‌های برقی یا دوچرخه‌های اشتراکی برقی قرار داده شود تا بار ترافیکی کنترل شود.  اما در مورد استفاده از دوچرخه در هوای آلوده باید بگویم که پژوهش‌هایی در دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه آمستردام انجام شده که می‌گوید تا شاخص ۱۵۰، استفاده از دوچرخه به مراتب خطر کمتری برای سلامتی افراد نسبت به استفاده از خودرو‌های شخصی دارد؛ چراکه در اتاقک خودرو که شیشه پنجره بالاست، فضایی شبیه به یک اتاقک سمی ایجاد می‌شود. از شاخص ۱۵۰ به بالا نیز، چه با خودرو و چه با دوچرخه اصلاً نباید در شهر تردد کرد. با توجه به اینکه بیش از ۷۰ روز در سال، شاخص آلودگی بالای ۱۵۰ قرار می‌گیرد و در بسیاری از روز‌ها یعنی حدود ۲۹۰ روز شاخص آلودگی هوا، کمتر از ۱۵۰ خواهد بود، پس می‌توان از دوچرخه استفاده کرد. در رابطه با شهر‌های دیگر که بیش از این مقدار و به راحتی می‌شود از دوچرخه استفاده کرد.  به نظر من این انتقادات صرفاً بهانه است، شبیه به این می‌ماند که کسی بخواهد خانه بگیرد و بگویند، چون مجرد است به او خانه نمی‌دهند و وقتی بخواهد ازدواج کند، بگویند، چون خانه نداری نمی‌توانیم به تو زن بدهیم! معلوم است اگر مردم به استفاده از دوچرخه تشویق نشوند، همه‌شان به ماشین سواری روی می‌آورند و بار آلودگی هوا را بیشتر می‌کنند. بنابراین، باید همه تلاش‌ها به کار گرفته شود تا مردم به پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری تشویق شوند و مسیر‌های مناسب برای دوچرخه‌سواری و اسکوتر‌ها مشخص کنیم و از طرفی با توسعه حمل و نقل عمومی، چون اتوبوس و مترو، بار آلودگی هوا را کاهش دهیم.